بهرهوری نیروی انسانی به عنوان یک ضرورت، جهت ارتقای سطح زندگی بشر و پیریزی جوامع مرفهتر، آرامش و آسایش انسانها همواره هدفی والا برای همه دولتها و سازمانها تلقی میشود. وجود ساختار سازمانی مناسب، روشهای اجرائی کارآمد، تجهیزات و ابزار کار سالم، فضای کار متعادل و از همه مهمتر نیروی انسانی واجد صلاحیت و شایسته از ضروریاتی میباشند که برای نیل به بهرهوری مطلوب، باید مورد توجه مدیران قرار گیرد.
یکی از مهمترین اهداف هر کسبوکاری افزایش بهرهوری نیروی انسانی است. با توجه به اینکه انسان در ایجاد بهرهوری نقشی محوری دارد درخواستهای او در سازمان اثری کلیدی بجا میگذارد. بنابراین سیاستها و برنامهریزیهای حاکم بر فرآیندهای کسبوکار، باید به گونهای اندیشیده و اجرا شوند که هدررفت هزینههای شرکت به ازای هر نیروی کار به حداقل برسد.
تعریف بهرهوری
بهرهوری عبارت است از به حداکثر رساندن استفاده از منابع، نیروی انسانی و تمهیدات به طریق علمی به منظور کاهش هزینهها و رضایت کارکنان، مدیران و مصرفکنندگان. بهرهوری نیروی انسانی، حداکثر استفاده مناسب از نیروی انسانی به منظور حرکت در جهت اهداف سازمان با کمترین زمان و هزینه.
عوامل مؤثر بر افزایش بهرهوری نیروی انسانی
برای بالا بردن بهرهوری نیروی انسانی به این نکات باید توجه داشت:
- پرداخت مناسب و عادلانه
- وضعیت کاری سالم و ایمن و با ثبات
- امکان یادگیری و استفاده از مهارتهای جدید
- ایجاد انسجام اجتماعی در سازمان
- آماده کردن امکانات رشد و پیشرفت و ترقی برای کارکنان
- حفظ حقوق فردی
- تعادل در تقسیم زمان کاری و زمان بیکاری مجاز
- ایجاد غرور کاری و سازمانی
مهمترین عوامل مؤثر در کاهش بهرهوری نیروی انسانی
مهمترین و عمدهترین عامل کاهش بهرهوری نیروی انسانی، نامتوازن بودن درآمد و هزینه است، که مهمترین عامل در انگیزش منابع انسانی است. پس از آن مهمترین عوامل مؤثر در کاهش بهرهوری در داخل یک سازمان به شرح زیر است:
- ایجاد تبعیض بین کارمندان شرکت (ناشی از ضعف مدیریت)
- ناامنی و نداشتن ثبات شغلی
- موفق نبودن و بیمیلی بر برنامهریزیهای میانمدت یا بلندمدت (ضعف مدیریت)
- نامناسب بودن محیط کاری مناسب
- عدم توجه به نیازهای اصلی کارکنان
- کنترل نکردن (بی ثباتی در برنامه های کنترلی)
- ناهماهنگی رشته تحصیلی و شغلی
- استفاده نکردن از تخصصها در مشاغل مربوط (ضعف مدیریت)
- ناکارآمدی مدیریت
- فقدان کارآموزی (ضعف مدیریت)
- ناهماهنگی استعدادهای فردی و شغلی (ضعف مدیریت)
- بیکفایتی سرپرست
- بیعلاقگی به کار فعلی و انتقال پیدرپی نیروی انسانی
عوامل فوق در کاهش میزان بهرهوری نیروی انسانی میتواند موثر باشد.
ستونهای بهرهوری در سازمان
کارمندان توانمند و خلاق
مدیران باید همواره به این نکته توجه کنند، که مهمترین عامل بر افزایش بهرهوری نیروی انسانی، استخدام و نگهداری از کارمندانی است که مهارتهای خلاقانه و خود انگیزشی دارند. توجه به این نکته ضروری است که کارمندانی که خلاقیت، اشتیاق به یادگیری وکارآمدی بالایی دارند، در بهرهوری یک شرکت موثر میباشند.
مدیریت کارآمد و باتجربه
یکی از ارکان مهم در بهرهوری نیروی انسانی داشتن مدیریتی باتجربه و کارآمد برای تعیین اهداف، اولویتها و وظایف نیروی انسانی است. ناکارآمدی مدیران، مانع از انتخاب درست کارمندان، همچنین ایجاد انگیزه و خلاقیت در آنها میشود و در نهایت مانع از رشد بهرهوری خواهد شد.
سه عامل کلیدی در موفقیت سازمان ارتباط، تعهد، تداوم هستند.
ارتباط
برنامه بهبود بهرهوری، نیازمند به حمایتی است که در ارتباط صادقانه و همراه با اطمینان بین مدیر و کارمندان و مدیر و مشتریان، یعنی افرادی که از کالا و یا خدمات استفاده میکنند وجود دارد.
ارتباط با کارمندان
برای افزایش بهرهوری نیروی انسانی لازم است با کارمندان خود روراست باشید و قبل از پخش شایعات به این ابهامات پاسخ دهید. هنگامی که برنامه در حال اجرا میباشد بازخورد را بطور مثبت و سازنده به واحد خود ارائه دهید. در ارتباط با موقعیت سازمان، اطلاعات کافی به کارمندان بدهید، نه اینکه تنها سؤالات آنها را پاسخگو باشید. نظرات آنان را نیز پذیرا باشید و فرصت ابراز نظر به کارکنان بدهید و در خلال انجام کار آنها را تشویق کنید تا نظرات جدید ارائه نمایند و درباره مسائل و نیازهای خود صحبت کنند.
همیشه مدیران دیگر را در جریان پیشرفت برنامه قرار دهید. نیازهای سازمان را تشریح کنید، در برخورد با مسائل با توجه به راهحلهای ارائه شده آماده باشید. افزایش توان کار را مطرح و در هنگام نیاز همکاری کنید.
تعهد
برای موفقیت در یک برنامه بهبود بهرهوری، شما همچنین به تعهد شخصی و قلبی افراد درگیر در برنامه خود نیازمند هستید. ابتدا حسن تعهد خود را بیازمایید. باید قلباً باور داشته باشید که برنامه اجرا شده و شما به هدف خود میرسید.
شما و کارمندانتان انسانهای درستی برای انجام این کار هستید و اینکه این برنامه و موفقیت آن برای سازمان شما ضروری و حیاتی میباشد. تعهد را در میان اعضای گروه از طریق هدفگذاری؛ طرحریزی ایجاد کنید و تداوم ببخشید.
وظایف مناسب افراد را بطور ماهرانه به عهده آنان واگذار نمایید. کار را به کسانی ارجاع نمایید که از عهده انجام آن کار برآیند. پیوسته اهمیت برنامه را در کل و وظیفه هر یک را به طور فردی یادآور شوید. تعهد هنگامی خود را نشان خواهد داد که گروه بر یک بحران فایق آید و این امر فقط بر اثر پیشبینیهای انجام شده ممکن میباشد.
به نتیجه نرسیدن اقدامات نباید باعث نابودی تعهدات شود باید از خود بپرسید: کجای کار اشتباه است؟ از کجا باید میدانستیم که چنین اتفاقی روی خواهد داد؟ چگونه میتوانیم از آن جلوگیری کنیم؟ و … در طول مدت انجام کار، خود را الگویی جهت دقت و عملکرد کارمندان، آنگونه که از آنها توقع دارید، قرار دهید. وقتی که تعهد خود را در عمل نشان دادید، آخرین آثار بدبینی نیز در میان افراد شما از بین خواهد رفت.
تداوم
بهبود بهرهوری یک اتفاق نیست بلکه مستلزم داشتن راه و روش خاصی است. بسیاری از سازمانها مشاورانی از خارج استخدام میکنند، برنامههای کامپیوتری آماده و گرانبها خریداری مینمایند، تمام موفقیتهای اولیه را با هیاهوی بسیار اعلام میکنند و این در واقع برای بدست فراموشی سپردن برنامه قبلی بهنگام شروع یک برنامه جدید است.
در نتیجه انتظار بر این است که از این به بعد مدت قابل توجهی را صرف نظارت بر پیشرفت برنامه نمایید. بر اجرای کار، وقوف کامل داشته باشید، در هنگام بروز مشکلات، نیروها را جهتدهی کنید و وقتی که توان افرادتان به سستی میگراید به آنها نیروی تازه بدهید. از شکستهای خود درس بگیرید و هر یک از موفقیتهای خود را تبدیل به یک روش علمی و استاندارد نمائید.
در انتها به این موضوع باید اشاره کرد بهبود و ارتقای بهرهوری مستلزم کوشش و تلاش برنامهریزی شده همه جانبه از سوی افراد و مسئولین ذیربط است که خود نیازمند بهبود شرایط کار و تغییرمحرکهها و روشهای انگیزشی کارکنان، بهبود نظامها، قوانین، بخشنامهها، دستورالعملها، روشها، فناوری و غیره میشود.
همچنین ذکر این نکته ضروری است، کارمندی که در یک شرکت استخدام میشود علاوه بر هزینههای حقوق، دستمزد و مزایا دارای هزینههای فرعی و جانبی میباشد که شاید هزینه این آموزشها در طول زمان برای افراد قابل رویت نباشد. زمانیکه مدیریت دارای شناخت و تدبیر کافی باشد و شیوههای درست مدیریتی را بداند قادر خواهد بود از طریق عملکرد مثبت کارمندان، هزینههای تحمیل شده را به شرکت بازگرداند و در افزایش بهرهوری نیروی انسانی نقش بسزایی داشته باشد.
بیشتر بخوانید: